ایرانیان باستان می دانستند زمین گِرد و کروی است !!

... گفتاری که در بند ۹۵ از کرده ی ۲۴ مهریشت در این باره آمده چنین است :
مهر ... پس از فرو رفتن خورشید ، به پهنای کره زمین به در آید ، دو سوی این زمین فراخ کروی دور کرانه ، پسوده ، آنچه را که در میان زمین و آسمان است بنگرد "
این بند ، کهن ترین گفتار ایرانی درباره ی زمین کروی است .
واژه ی اوستایی که برای کروی در این بند آمده است سکَرِن " است که با دگرگونی دستوری سکَرِنَ یاو " خوانده می‌شود ، و همین واژه در بند چهارم از فرگرد نوزدهم وندیداد به همین گونه ، " زمین کروی دُور کرانه " آمده است ، چنانکه در آبان یشت ، بند سی و هشتم ، و نیز ارت یشت ، بند نوزدهم .
واژه سْکَرِن که با فرو افتادن : س "، بگونه ی کُره دگرگون گردید ( و با همین گونه در نوشته های عربیِ ایرانیان ، بزبان عربی راه یافت ) از واژه ی سکر ، برگرفته شده است ، که خود برابر است با " گِرد گردیدن ، گردیدن ، گِرد ، یا پیرامون جنبیدن "
و بر این بنیاد ، واژه ی سکرِنَ نه تنها کره است ، که در آن ، از چرخیدن زمین نیز یاد میشود ؛ زیرا که سکر از ریشه‌ی " چَر " اوستایی برآمده که برابر با رفتن و گذشتن آمده است ، و از آن دو واژه ی دیگر بر می آید :
واژه ی نخستین رفتن و آمدن اسب برای چریدن ، بر گرد میخی که بر زمین کوبیده می شود ، و افسار او را نگه می دارد ، و چنان رفتن و آمدن ، چیزی نیست جز چرخیدن پیرامونِ آن میخ ، یا چون چرخیدن پرگار پیرامون میخ ( سوزن ) آن .
واژه ی دیگر همانا چرخ است که از زمان باستان تاکنون به یکسان کاربرد دارد و بر گردِ تیر میانین خویش می چرخد .
آوای دیگر "چَر "، همانا " کر " است که در فارسی به " گر " دگرگون شده است ، و واژه های گردون ، گردونه ، گاری ، گردیدن ، گردش ، گرد و ...

در خراسان بزرگ ، تاجیکستان ، افغانستان ، هنوز واژه ی " چَکَر "( در زبانزد چَکر زدن = گردش کردن ) روایی دارد ، و این واژه ی زنده ، تازه ترین و نزدیک ترین گونه به سْکَر اوستایی است ، که برابر نهاد آن ، واژه ی گردش در زبان فارسی ، نیز ریشه‌ی گر = کر را در خود نگاه داشته است .

بررسی این واژه ها از کهن ترین هنگام ها ، تاکنون از سویی ، و نیز در همه‌ی گستره ی زبان های آریایی ( ایران باستان ) از سوی دیگر ، نشان می دهد که نیاکان ما از دور زمان پی برده بودند ، که زمین همچون زرده ی تخم مرغ ، در میان آسمان بر گردِ خویش می چرخد .
نخستین دفتر که در باره ی زمین و اندازه های آن ( زمین سنجی = جغرافیا ) پس از اسلام ، بر جای مانده ، همانا " مسالک و ممالک » از " ابن خردادبِه " است . او با آگاهی از دفتر های پیشین ایرانی که نیایش خردادبِه در دست داشت است ، برای نخستین بار در نامه های ایرانی که بزبان تازی نوشته آمد ، از کره ی زمین همانگونه یاد میکند که نیاکانش در باور داشتند :
" ... زمین گرد است ، چون کره ای در میان گردون ، و همانند زرده در میان تخم مرغ است ، بادها پیرامون آنرا گرفته و از همه سو ، آنرا بسوی گردون می کشند »
حنّا الفاخوری و خلیل الجر در " تاریخ فلسفه در جهان اسلامی » آورده اند که :
مسلمین برای نخستین بار ... کروی بودن زمین و گردش آن بر گرد خویش را گفته اند
جغرافیا دانان اسلام ، بر کروی بودن زمین ایستادند ( ثابت کردند » ابن خردادبِه نوشت زمین چون کره گرد است و در میان گردون چون زرده ی تخم مرغ در تخم است .
پس از گفتار های پیشین ، از آفتاب روشن تر است که گرد بودن زمین و گردان بودن آن ، از دانش های ایرانیان باستان بوده و آگاهی ابن خردادبِه از کره ای بودن زمین از روی نسک های نیای او خردادبِه و بر روی هم ، از گفتار های ایران باستان است .

روز خوش🌹