بابک خرمدین
بابک خرمدین
بیشتر مطالبی که درباره بابک نوشته شده توسط تاریخ نویسان عرب بوده و غرض آلود و افسانه آمیز بود از این رو به دشواری می توان از ورای غبار و افسانه ها سیمای واقعی او را دید، تاریخ نویسان کوشیده اند که سیمای او را زشت و ناپسند جلوه بدهند افسانه هایی که در باره او جعل کرده اند به خوبی نشان می دهد که با غرض و نیت خاصی سعی کرده اند نام بابک را آلوده بکنند
خرمدین از واژه خرّم (به معنای شادمان) لذت و لذتپرستی ، استنباط کردهاند و آنان را از طرفداران اباحه شمردهاند
فرقه خرم دینان یا خردیه نیز بعد از قتل ابومسلم بنای مخالفت را با خلفای عباسی در بلاد غربی و شمال غربی ایران مخصوصا در آذربایجان گذاشتند آنان بر این باور بودند که ابومسلم نَمرده و بازخواهد گشت.
خرم دینان مانند مزدکیان پیرو ثنویت بودند، یعنی به دو مبدأ جهانی که عبارت از روشنایی و تاریکی است معتقد بودند
آنان مردمی بودند دهقان و نیکوکار و پرهیزکننده از خونریزی، اما بابک به ناچار به این جنبش شدت بخشید و به جنگ و کشتار و روی آورد.
در سال ۱۹۸ هجری قمری بیشتر سرزمین های عراق و شام و یمن و آذربایجان و ارمنستان از پایتخت خلافت فرمان نمی بردند. در این سرزمین ها برخی از سرداران عرب سر به شورش برداشته بودند. مأمون در یکی از سال های پر آشوب، شخصی بنام حاتم بن هرثمه بن اَعین را به فرمانروایی ارمنستان فرستاد ولی چند روز پس از این گماشتگی به حاتم خبر رسید که پدرش هرثمه در زندان مأمون مرده است، بدین سان او با مأمون سر ناسازگاری گذاشت و با سران و زمین داران بزرگ ارمنستان و نیز با خرم دینان به نامه نگاری پرداخت و کار مسلمانان را در نگاه آنها خرد و ناچیز جلوه داد تا آنکه بابک و خرمیان سر بر آوردند و بابک بر آذربایجان چیره شد.
رضاضحاکی راحت مدرس و دبیر تاریخ