علی(ع)

گروهی کوچک در برابر خیلی از سپاهیان قریش ،چه کسی را یارای مقاومت است، چشمها از شدت وحشت خیره شده بود و جانها به لب رسیده بود، اما از اندیشه  ژرف خندقی ژرف باید کَند،آیا این خندق یارای مقابله با "یلیل*" را داشت،او هل من مبارز می طلبید: بس که فریاد کشیدم و در میان جمعیت شما مبارز طلبیدم، صدایم گرفت!!
آیا به جزء علی(ع) کس دیگری جرات داشت،؟ "بَرَزَ الاِسلامُ کُلُّهُ اِلى الشِّرکِ کُلِّهِ"
فقط گرد وغباری از میدان مبارزه برخاست و این تکبیر بود نشان از پیروزی علی(ع) می داد و طوفانی که خدای علی(ع) فرستاد تا برچیند بساط قریشیان.
به راستی از کدامین دلاوری توگویم،از بدر، اُ

 

حد، حُنین، طائف، ویا از دلاوریت با رجز خوان خیبر: "در و دیوار خیبر گواهی می دهد:" که من مرحبم؛ قهرمانی کارآزموده و مجهز با سلاح جنگی. اگر روزگار پیروز است من نیز پیروزم. قهرمانانی که در صحنه های جنگ با من روبرو می شوند، با خون خویشتن رنگین می گردند."
وپایان ماجرا، ذوالفقاری که سپر و کلاهخود و سنگ و سر را دو نیم ساخت.

*یلیل=عمروبن عبدود


یا علی مولا

"علی ای همای رحمت توچه آیتی خدا را"

تضمین.به شعرشهریار

علی ای ولای حشمت  تو چه حکمتی خدا را⚘

که به ما عطا فکندی همه مایه ی حیا را⚘

تو اگر علی شناسی همه در ولای او بین⚘

که شفیع هر دوعالم  بنماید این ندا را⚘

که علیست جوانِ اعلا ز ازل همه ولایت⚘

به ندای نادی حق بشنو تو این صدا را⚘

بنگر به کار مرحب که برِ علی رجز  خواند🍀

به جزای او بیفکَند سر تیغ ذوالفقارا🍀

چه گریزی* از برِ او که شَوی برهنه در صف🌿

توکجا  وجنگ مولا زچه خورده ای حیا را🌾



همه شب  خجل بشد چاه ،بشنید صدای مولا🌿

مگران که ابن ملجم نشنیده انما* را  !!🌿

 

بنگر به عمرو وقتی که گذشت ز روی خندق🍀

سر خود به باد داد از شه ملک لافتی را🍀


*(فرار برهنهء عمروعاص از میدان جنگ)🌿⚘

*(     انما ولیکم الله و رسوله واولوالامر منکم     )

*:عمروبن عبدود


شعر:.۱۳۹/۳/۱۴
رضاضحاکی راحت